به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا در این نشست که عصر سه شنبه، 8 اردیبهشت برگزار شد، ایرج امینی درباره دلایل خود برای نگارش کتاب گفت:سالها بود از من میخواستند دربارهی زندگی سیاسی پدرم کتابی بنویسم و همواره تردید داشتم. فکر میکردم مردم و خوانندگان فکر میکنند اگر کتابی بنویسم، چون فرزندش هستم؛ پس یکطرفه است.
ایرج امینی مولف کتاب: سعی کردم کتابی بیطرفانه بنویسم
امینی با اشاره به کتابی که حاوی مصاحبه بخش تاریخ شفاهی هارواد با پدرش بود متذکر شد:برخی کتابهای خاطراتی که چاپ شد، ارزش خاطره ندارد و به درد محققانی میخورد که در تحقیقات خود خلأ دارند و نیز پدرم خاطراتی نوشت که آنطور که باید و شاید، ویرایش نشد؛ پس دیدم نسبت به او دینی دارم که باید ادا کنم. خواستم این کار فوقالعاده مستند باشد؛ پس به سراغ یادداشتهای دستنخوردهاش رفتم که خیلی جالب بودند و نیز در حدود 38 صفحه دربارهی وقایع قبل از انقلاب اسلامی بودند.
ایرج امینی که خود دانشآموختهی علوم سیاسی از دانشگاه جرج واشنگتن و کارشناس ارشد علوم اجتماعی از دانشگاه تهران است در ادامه به مراجعه به مراکز اسنادی آمریکا اشاره کرد و گفت: همچنین به مرکز موزهی جان.اف.کندی در بوستون، آرشیو ملی آمریکا در مریلند و نیز اسناد وزارت امور خارجهی انگلستان و فرانسه سر زدم و اسنادی را به دست آوردم؛ اما دیدم به مدارک ایرانی، بویژه روزنامههای آن دوره، نیاز دارم؛ از اینرو درخواست سفر به ایران را برای انجام کار تحقیقی در اینباره کردم و بعد از 27 سال به ایران برگشتم. همه به من محبت کردند و به سراغ اسناد موجود، بویژه در روزنامهی اطلاعات آن زمان، کتابخانهی ملی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی رفتم و یک لوح فشرده با 800 مدرک به من دادند.
امینی که پیش از این کتابهایی چون«جمهوری اول ترکیه» نوشتهی ریچارد رابینسون، «ناپلئون و ایران»، «الماس کوه نور» را ترجمه یا تالیف کرده و انتشار داده بود، از مصاحبههای خود با برخی چهرههای سیاسی و همدورههای پدرش و برخی مورخین برای تکمیل دادههای مربوط به علی امینی سخن گفت و یادآور شد:از مصاحبههای مهمی هم که با برخی اشخاص انجام شده بود، استفاده کردم و همهی این اسناد به من اجازه داد که کتاب را از زبان مخالفان و موافقان علی امینی بنویسم و سعی کنم خودم به ندرت در آن اظهارنظری داشته باشم و حتا در بسیاری از موارد، خودم منتقد پدرم شدم و در روزهای اخیر هم دیدم که گفتهاند این کتاب بسیار بیطرفانه نوشته شده است.
دکتر حمید احمدی: کتاب ،تحلیلی موشکافانه از زندگی سیاسی امینی است
در ادامه، دکتر حمید احمدی - استاد دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران - در سخنانی اظهار کرد: متأسفانه به لحاظ تاریخی و نگاه به تاریخ و بخصوص به شخصیتهای تاریخی منصف نبودهایم. گرچه در سالهای اخیر، تحولاتی رخ داده و دوباره با پیدایش و باز شدن برخی اسناد، به این شخصیتها رجوع شده؛ اما همچنان ابهامات فراوان و عوامنگاری بر تاریخ و شخصیتهای ما حکمفرماست و به ما و نسل جوان شناخت درستی داده نشده است.
احمدی خاطرنشان کرد: همواره در تاریخ ما، بویژه در رسانههایی مثل تلویزیون، یک رجل سیاسی یا خوب خوب بوده یا بد بد. خوبها عبارتاند از کسانی مثل امیرکبیر، مصدق، مدرس، شیخ فضلالله و نائینی و بدها هم تقیزاده و سیدضیاء طباطبایی. اما کسانی مثل علی امینی خیلی جنجالی نبودهاند؛ ولی باز در تاریخ معاصر روی آنها بحث است. از طرف دیگر، محققان، پژوهشگران و اساتید هم گرفتار همین نگاه کاهشگرایانه هستند و ذهنیت چپ علمی که در جریانات دیگرمان مثل مذهبی و ملی رخنه کرده، همچنان حاکم است. در 20 سال اخیر، اقدام مهمی که انجام شد، این بود که آرشیوها و بایگانیهای اسناد ایران به روی محققان باز شد و عدهای به دنبال کشف حقایقی رفتند که تاریخ معاصر را دگرگون کرد. هر چند که همچنان کلینگری و عوامنگری تاریخی بر تاریخ ما حاکم است؛ اما یک اتفاق خوب هم افتاد و آن اینکه برخی کتابهای تاریخی که ظاهرا با نگاه رسمی همخوان نبود، چاپ شد.
او در ادامه افزود: در همهی این سالها چنین نگاهی بوده و کسی سعی نمیکند چهرهی درستی از شخصیتهای بزرگی که در تاریخ معاصر داشتهایم، نشان دهد. مستوفیالممالک خدمات بزرگی انجام داده؛ اما گفته نمیشود و مرتب روی دو شخصیت کلنجار میرویم؛ مصدق و کاشانی و دعواهایشان.
احمدی گفت: این کتاب را خواندم و در ابتدا فکر کردم یک خاطرهنگاری ساده است؛ اما دیدم تحلیل زندگی علی امینی است؛ بسیار موشکافانه که نکات حساسی را بیان کرده است. اسم علی امینی در چند دوره در تاریخ ما وجود دارد؛ یکی دورهی گذار و فضای باز سیاسی یعنی از سالهای 1339 تا 1341 که نخستوزیری اوست و قبل از آن مسألهی قرارداد کنسرسیوم نفتی و بعد از آن هم انقلاب را داریم. تحلیل خوبی دربارهی جزییات دوران صدارت او با مراجعه به خاطرات بسیاری از شخصیتها و روزنامهها و دورانهایی که او مصدر کار بوده، صورت گرفته است. مثلا کودتای قرنی توضیح داده شده و نیز مسألهی دوستی او با کندی که کتاب آنرا رد میکند و معتقد است افسانهای بیش نبوده است. اما شاید بهتر بود ملاقاتهای علی امینی با رهبران جبههی ملی و خواستههایشان بیشتر مطرح میشد و نیز مسألهی کنسرسیوم نفتی. ارتباط او با روحانیت خوب پرداخته شده؛ اما دیدارهایش با شاه خیلی تشریح نشده است.
بربال بحران؛زندگی سیاسی علی امینی/نویسنده:ایرج امینی/ناشر: نشر ماهی،چاپ اول 1388، قطع رقعی گالینگور با روکش/قیمت:15هزار تومان،636 صفحه
ایرج امینی در پاسخ به این مباحث گفت: دربارهی ملاقاتهای او با جبههی ملی سعی کردم مدارکی پیدا کنم و در روزنامهها تا حدی پیدا کردم؛ اما چون خودش هیچ یادداشتی دربارهی آنها نداشت، بیشتر از این متأسفانه نتوانستم مدرک پیدا کنم.
امینی: به دکتر موحد انتقاد دارم
نویسنده کتاب بر بال بحران سپس درباره کنسرسیوم و ماجرایی که بر آن رفت به دکتر محمدعلی موحد، نویسنده کتاب خواب آشفته نفت انتقاد کرد و ضمن تخصصی خواندن این بحث گفت:کنسرسیوم هم مسألهی فنی است و شاید در جلسهی حاضر یکدرصد هم از کنسرسیوم نخوانده باشند. نکات پیچیدهای دارد که به تخصص احتیاج دارد.
مثلا محمدعلی موحد که من از او انتقاد دارم، طوری نوشته است که انگار قرارداد را گذاشتهاند جلو این چند نفر و آنها هم امضا کردهاند؛ اما من خود شاهد بودم که جریان کنسرسیوم به اشکریزی برخی افراد منجر شد. این موضوع احتیاج به کتاب کاملی دارد که از یک متخصص نفت و یک متخصص سیاست برمیآید؛ نه از عهدهی من و آرزو دارم این کتاب اولین تحقیق دربارهی امینی باشد و انگیزهای برای اینکه موافقان و مخالفان این تحقیقات را منصفانه و صحیح ادامه دهند.
بهرام بیانی: رساله دکتر علی امینی رسالهای درباره مسئله روز ایران آن زمان بود
در ادامه، بهرام بیانی - نویسنده - نیز در سخنانی بیان کرد: من دربارهی زیرنویس صفحهی 42 کتاب که عنوان دکتر به علی امینی اطلاق شده، نکاتی را میگویم. در اثر نهضت مشروطه به اهمیت علم در ایران عمیقا پی برده شد و از سال 1307 تا 1317 اولین دورهای بود که تعدادی از دانشجویان برای تحصیل به اروپا رفتند. اما علی امینی از دانشجویانی نبود که با خرج دولت برای تحصیل برود. از سال 1897 دکتری دانشگاهی در فرانسه دایر شد که مزیت چندانی ندارد؛ اما برای دکتری دولتی باید مراحلی را بگذرانیم و دو بار رساله تحویل دهیم. در زمان رضاخان، عنوان دکتر خیلی طالب داشت و دولت میخواست هرجوری شده، عدهای دکتر شوند؛ اما فقط به ظاهر آن توجه داشتند.
بیانی گفت: علی امینی در فرانسه لیسانس گرفت و در دو دوره امتحان گذراند. یعنی رسالهی اول و بعد رسالهی دوم، در عدلیهی فرانسه دورهی کارآموزی را هم گذراند و سپس به ایران برگشت. مسألهی اصلی ایران در آن زمان بحث انحصارهای اقتصادی بود. امینی رسالهاش را دربارهی انحصار در تجارت خارجی ایران گذراند؛ یعنی درست آن چیزی که مسألهی روز اقتصاد ایران بود. در تمام جستوجوهایم دیدم که از 700 نفر دانشجویی که در آن دوران برای تحصیل به اروپا (فرانسه) روانه شدند، جز دو نفر کسی عنوان دکتری دولتی نگرفت؛ یکی محمدعلی مجتهدی در ریاضی و دیگری علی امینی در حقوق. و البته این جستوجوی من است و اگر اشخاص دیگری بودهاند، دیگران میتوانند معرفی کنند.
مجید تفرشی: ایرج امینی باید خاطرات خودش را هم بنویسد
سپس مجید تفرشی - پژوهشگر تاریخ معاصر - گفت: رابطهی من با این کتاب یک رابطهی متناقض است. مدتها قبل از انتشار این کتاب دیدارهایی با ایرج امینی داشتم و دربارهی کتاب با او سخن میگفتم. من هم این گفته را قبول دارم که معضل بزرگ در تاریخ معاصر ایران، نگاه سیاه و سفید به رجل سیاسی بوده و تاریخنویسی بیشتر با هدف آبروبری و آبروخری همراه شده است. یکی از مزیتهای بزرگ این کتاب، تواناییاش در این بوده که در چنین شرایطی، سیاه و سفید نمیبیند و مزیت مهمی است برای کسی که فرزنده او بوده و بیطرف مانده است؛ یعنی انجام یک مأموریت ناممکن.
او افزود: از سوی دیگر، اهمیت زندگی و کارنامهی علی امینی نباید مانع شود که شخصیت بزرگی چون ایرج امینی نادیده گرفته شود. نویسندهی کتاب خودش دارای شخصیت مستقلی است که ضرورت دارد روزگاری خاطرات خودش نوشته شود. از سویی، پسر او حسین امینی از مفاخر ادبی و هنری جهان امروز است و اولین ایرانی جایزهی اسکار بوده و از برجستهترین فیلمنامهنویسان.
تفرشی یادآور شد: متأسفانه نسل ما دارای نگاهی از پیش شکلیافته هستیم و بسیار مشکل است که از این چنبرهی فکری و از پیش طراحیشده خارج شویم و بدون پیشداوری به قضاوت اشخاصی مثل علی امینی بنشینیم. وقتی صحبت از وثوقالدوله به میان میآید، چیزی جز قرارداد 1919 به یاد نمیآید و وقتی صحبت از علی امینی میشود، چیزی جز کنسرسیوم نفتی. پس هر کتابی هم باشد، در هر صورت ما دارای پیشداوری هستیم. از سوی دیگر، خود علی امینی شخصیتی دارد با فراز و فرودهای ظاهرا متناقض. او از معدود رجال سیاسی پهلوی است که رشدش در دوران رضاشاه صورت میگیرد و در دوران محمدرضا شاه به کمال میرسد و به اهمیت روحانیت و جامعهی سنتی و مذهبی در ایران پی برده و همواره تلاش داشته توازن بین دین و دولت را ایجاد کند. شاه وقتی به این ویژگی او نیازی ندارد، با کنایه از او یاد میکند و زمانی که در اواخر 1970 به مذهب و سنت نیاز پیدا میکند، به امینی التماس میکند تا با این ویژگیاش کاری کند.
دکتر امینی به اهمیت مذهب و روحانیت درتحولات جامعه وقوف داشت
مجید تفرشی افزود: علی امینی از معدود رجال سیاسی است که درست است در فرنگ درس خوانده و در یک خانوادهی اشرافزاده پرورش یافته؛ اما به اهمیت مذهب و سنت واقف است و از آن دسته رجال ایرانی است که به علیاکبر داور بسیار مدیون است و داور صرفنظر از جنبهی سیاسی، حزبی و روزنامهنگاری در تربیت نسل جوان نخبهی ایرانی در سالهای اول حکومت رضاخان نقش مهمی داشته است. در این کتاب با دقت به پیشینه و تبار علی امینی اشاره شده که در تاریخهای دیگر کمتر به آن توجه شده است؛ اما کاش میشد شجرهی خانوادگی کاملتری با اسامی در این رابطه تهیه و در کتاب منتشر میشد.
او در ادامه گفت: از سوی دیگر، خوب بود مسألهی دوستی هیأتحاکمهی آمریکا با علی امینی و تأکید آنها برای روی کار آمدن او در ایران بیشتر توضیح داده میشد. البته فرمانفرمایان در خاطرات خود که در تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد تنظیم شده، معتقد است، دوستی امینی با خانوادهی کندی یک جنبهاش شخصی بود؛ یعنی به دلیل سفیری او در آمریکا که او را شخص توانایی برای این کار میدانستند و این نمیتواند به معنای این باشد که علی امینی نوکر آمریکاست یا دشمن آنها. سیاست دیکتهشدهای در کار نبود؛ کما اینکه بسیاری از خواستههای آمریکا در دوران صدارت او انجام نشد.
نکتهی دیگر، دوران فعالیتهای سیاسی و اجتماعی علی امینی بعد از 22 بهمن 57 است که برههی مهمی به حساب میآید و خوب بود در این رابطه در کتاب توضیح داده میشد و نیز از سال 57 تا زمان درگذشت. بهتر است خاطرات علی امینی با حاشیه و توضیحهایی که خود نوشته، چون به لحاظ تاریخی جایگاه دارد، به صورت جداگانه منتشر شوند. بهتر بود فهرست منابع در پایان کتاب به صورت یکجا میآمد؛ نه به صورت پاورقی و فهرست اعلام نیز با اسم کوچک همراه میشد.
در پایان، ایرج امینی در پاسخ به این موارد گفت: دربارهی شجرهنامه درست میگویید. اما در مورد دوستی او با کندی، اگر چنین دوستیای وجود داشت، من مینوشتم. این را هم بگویم که در مجموع، تاریخنویس وقتی تاریخی مینویسد، باید به آن مبحث علاقهی شخصی هم داشته باشد.
او در پایان در پاسخ به پرسشی دربارهی تأثیر روابط خانوادگیاش بر نوشتههایش توضیح داد: همیشه قوم و خویش را از سیاستمدار جدا کردهام. بسیار وقتها بوده که به خاطر علی امینی و وثوقالدوله پدربزرگم ناسزاهایی شنیدهام؛ اما معتقدم باید مطالعهی عمیق داشت و جستوجو کرد.
علی دهباشی: انتشار یکصد جلد کتاب تک نگاری در زمینه تاریخ معاصر ایران
پیش از سخنان افراد یاد شده ، علی دهباشی، سردبیر «بخارا ضمن معرفی نویسنده کتاب درباره کتابهای حوزه تاریخ معاصر گفت: در زمینهی خاطرات سیاسی و کتابهای منتشرشده با این موضوع هنوز در آغاز راهایم. به غیر از خاطراتی که از رجال سیاسی دوران قاجار و پهلوی چاپ شده و نیز برخی کتابهایی که توسط فرنگیها نوشته و در اینجا ترجمه شده است، آثار خیلی زیاد نیستند. در سالهای اخیر، بویژه بعد از دوم خرداد 76، شکوفایی در عرصهی انتشار انواع ادبیات سیاسی آغاز شد که با طلوع چند روزنامهی سیاسی و انتشار کتابهایی از این دست که دربرگیرندهی بخشی از خاطرات و بخشی از تفسیرهای دورهی قبل و بعد از صدارت رجال بودند، همراه شد و ما توانستیم در حدود یکصد جلد کتاب درخور توجه به صورت تکنگاری و یا تفسیر منتشر کنیم؛ مثل «خواب آشفتهی نفت» و یا «معمای هویدا».